tanhaeiiiiiii:((
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
نوشته شده در تاریخ 91/11/6 ساعت 2:10 ع توسط fereshteh falahati


از کارتون توی یک اداره مدرن راضی نیستین؟

 http://marshal-modern.ir/Archive/27925.aspx
پس این چی؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27918.aspx
هنوز هم از گرسنگی مینالید؟
 http://marshal-modern.ir/Archive/27911.aspx
پس این چی؟؟؟؟؟؟؟؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27907.aspx
 
از خواب
 توی تخت خواب سفتتون خسته شدین؟؟؟؟
 http://marshal-modern.ir/Archive/27920.aspx
پس این چی؟؟؟؟؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27916.aspx
 
هنوز قدر محبت و مراقبت های والدینتون رو نمیدونین؟
 http://marshal-modern.ir/Archive/27910.aspx
پس این چی؟؟؟؟؟؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27909.aspx
راحتی و آسایش باعث میشه وقت مطالعه خوابتون ببره؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27923.aspx
پس این چی؟؟؟؟؟؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27917.aspx
آیا آرامش و لذت یک حمام گرم رو دارین و باز هم از زندگی مینالین.؟؟؟؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27908.aspx
پس این چی؟؟؟؟؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27904.aspx
هنوز هم از اینکه دستاتون وقتی ظرفای خودتون رو میشورین آسیب ببینه نگران هستین؟؟؟؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27915.aspx
پس دستای کوچیک این چی؟؟؟؟؟؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27913.aspx
Louis Vuitton کافی نیست؟ مارک های جدید تر میخواین؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27906.aspx
پس این چی؟؟؟؟؟؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27921.aspx
از بازی های تکراری خسته شدین؟؟؟؟؟؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27924.aspx

پس این چی؟؟؟؟؟؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27912.aspx

کار دیگه ای برای انجام دادن ندارین؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27922.aspx

پس این چی؟؟؟؟؟؟؟؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27905.aspx
با داشتن پاهایی سلامت هنوزم مینالید؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27919.aspx
پس این چی؟؟؟؟؟؟؟؟
http://marshal-modern.ir/Archive/27914.aspx

              

همیشه به یاد داشته باش:
وقتی از وضعیت زندگیت شکایت میکنی،مردمانی هستن


  



نوشته شده در تاریخ 91/11/6 ساعت 12:54 ع توسط fereshteh falahati


چرا منو دوست داری ؟! حتما بخونید …{-41-}

.

چرا منو دوست داری ؟! حتما بخونید ...

 

روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید :
چرا مرا دوست داری …؟
چرا عاشقم هستی …؟
پسر گفت :
نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم …
دختر گفت :
وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی .!.!.؟
پسر گفت :
واقعا دلیلش را نمی دانم اما می توانم ثابت کنم که دوستت دارم …
دختر گفت : اثبات.!.!.؟
نه من فقط دلیل عشقت را می خواهم …
شوهر دوستم به راحتی دلیل دوست داشتنش را برای او توضیح می دهد…
اما تو نمی توانی این کار را بکنی …
پسر گفت :
خوب … من تو رو دوست دارم …
چون … زیبا هستی…
چون… صدای تو گیراست …
چون… جذاب و دوست داشتنی هستی…
چون … باملاحظه و بافکر هستی …
چون … به من توجه و محبت می کنی …
تو را به خاطر لبخندت … دوست دارم …
به خاطر تمامی حرکاتت… دوست دارم …
دختر از سخنان پسر بسیار خشنود شد …

چند روز بعد …
دختر تصادف کرد و به کما رفت…
پسر نامه ای را کنار تخت او گذاشت…
نامه بدین شرح بود …:
عزیز دلم …
تو رو به خاطر صدای گیرایت دوست دارم …
اکنون دیگر حرف نمی زنی …
پس نمی توانم دوستت داشته باشم …
دوستت دارم …
چون به من توجه و محبت می کنی …
چون اکنون قادر به محبت کردن به من نیستی…
نمی توانم دوستت داشته باشم…
تو را به خاطر لبخندت و تمامی حرکاتت دوست دارم …
آیا اکنون می توانی بخندی …؟
می توانی هیچ حرکتی بکنی …؟
پس دوستت ندارم …
اگر عشق احتیاج به دلیل داشته باشد…
در زمان هایی مثل الان…
هیچ دلیلی برای دوست داشتنت ندارم…
آیا عشق واقعا به دلیل نیاز دارد …؟
نه هرگز … و من هنوز دوستت دارم …

 



  



نوشته شده در تاریخ 91/11/6 ساعت 12:37 ع توسط fereshteh falahati


خدا هیچ بچه ای رو "بی مادر " نکنه...{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}


  



نوشته شده در تاریخ 91/11/6 ساعت 12:31 ع توسط fereshteh falahati


خدایا کفر نمی‌گویم،

پریشانم،

چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!

مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.

خداوندا!

اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی

لباس فقر پوشی

غرورت را برای ‌تکه نانی

‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌

و شب آهسته و خسته

تهی‌ دست و زبان بسته

به سوی ‌خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر در روز گرما خیز تابستان

تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی

لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری

و قدری آن طرف‌تر

عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌

و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر روزی‌ بشر گردی‌

ز حال بندگانت با خبر گردی‌

پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.

خداوندا تو مسئولی.

خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن

در این دنیا چه دشوار است،

چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است…

http://www.fardanews.com/files/fa/news/1389/9/3/58135_104.jpg



  



نوشته شده در تاریخ 91/11/6 ساعت 12:30 ع توسط fereshteh falahati




  




  پیام رسان 
+ خواهرم میگم دعا کن برام ، دعای بچه ها زود اجابت میشه … میگه :دِ نَه دِ اگه دعای بچه ها اثر داشت وقتی که من شیش سالم بود و تو اون عروسکمو شیکوندی ، باید میمردی !

+ مدادم خشک شد ،مثل احساسم ،دیگر وجودم خالیست برای پرکردن ،پرکردن دفتری که عمر ی همدم اسرار من بود،خسته شدم از اینکه هر چه نوشتم و خواند ونفهمید،‌ یه روزی تنها امدم،تنها ماندم و تنها خواهم رفت،نمیدانم روزگار بهانه ای دستم خواهد داد برای بازگشتی دو باره یا نه اما با همه خاطرات از خاطره سازان خداحافظی میکنم،خسته شدم از روزگار از حرفهای پر ازتکرار از....

+ salam khoobin?eftekhar ashnaei midin???




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ