سفارش تبلیغ
صبا ویژن
tanhaeiiiiiii:((
نوشته شده در تاریخ 91/11/7 ساعت 8:54 ع توسط fereshteh falahati


رازهای نهفته ♠

مخاطب کلامم که هیچ ...
مخاطب ضربا نهای قلبم هم تویی ...
ببین تعبیر می کنم که گاهی خواب تو
همان نهایت آرزوی من است ...
ببین فریاد سکوت من از همیشه بلند تر است ...
بهانه نمیگیرم ...
دلم بهانه گیر شده ...
دلتنگ هم نمی شوم ...
او دلتنگ می شود ...
حرف مرا نمی فهمد ...
تو را می خواهد ...
مثل کودکی لجباز
با گریه و جیغ پاهایش را به زمین می کوبد و جیغ می زند ...
دستهایش را هم روی گوش هایش می گذارد
تا مثلا بگوید نمی شنوم ...
ساعت ها را می شمارم ...
دقیقه ها را
و ثانیه ها را ...
باید برای نبودنت تا آمدنت بهانه پیدا کنم ...
نمی دانم چرا اینقدر بی طاقت شده ام ...
حسود شده ام ...
تو را همیشه می خواهم ...
اما نه ...
این دلتنگیهای شدید شاید تو را هم بیازارد ...
نمی خواهم برنجی ...
من به همان لحظه های کوتاه قانعم ...
تو فقط باش ...
حتی لحظه ای ...
فقط به خاطر بسپار
آغوش من فقط اندازه تو جا دارد و بس !!!!
باور نمی کنی ؟؟؟
همین لحظه
چشمهایت را ببند ...
خیال مرا در آغوش بکش ...
ببین لبریز می شوی از عشق ...
از من ...






  پیام رسان 
+ خواهرم میگم دعا کن برام ، دعای بچه ها زود اجابت میشه … میگه :دِ نَه دِ اگه دعای بچه ها اثر داشت وقتی که من شیش سالم بود و تو اون عروسکمو شیکوندی ، باید میمردی !

+ مدادم خشک شد ،مثل احساسم ،دیگر وجودم خالیست برای پرکردن ،پرکردن دفتری که عمر ی همدم اسرار من بود،خسته شدم از اینکه هر چه نوشتم و خواند ونفهمید،‌ یه روزی تنها امدم،تنها ماندم و تنها خواهم رفت،نمیدانم روزگار بهانه ای دستم خواهد داد برای بازگشتی دو باره یا نه اما با همه خاطرات از خاطره سازان خداحافظی میکنم،خسته شدم از روزگار از حرفهای پر ازتکرار از....

+ salam khoobin?eftekhar ashnaei midin???




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ