گاهے باید رفت
و بعضے چیزها که بردنے ست با خود برد
مثل خاطره ،مثل غرور ...
و آنچه ماندنے ست را جا گذاشت
مثل یاد ، مثل لبخند...
رفتنت ماندنے میشود وقتے که باید بروے
بروے ...
و ماندنت رفتنے میشود وقتی نباید بمانے
بمانے...
بعضے وقت ها آدم مے ماند بین بودن یا نبودن
به رفتن که فکر میکنے
اتفاقے میفتد که منصرف میشوے
میخواهے بمانے !
رفتارے میبینے که انگار باید بروے !
این بلاتکلیفے خودش کلے جهنم است !